۱۴۰۰ دی ۱۰, جمعه

هی گیر نده کنج خیابان به لباسم

 


هی گیر نده کنج خیابان به لباسم

با فکر مریضت نکن هر دم که قیاسم

اسلامت اگر قدرتش از چوب و چماق است

تردیدی ندارم که من اسلام هراسم

انبوه احادیثت همه زیر شکم شد

با مذهب و دینت که مخالف ز اساسم

اندیشه ایرانی و اسلامی دو چیزست

تو داس و تبر در کف و من شاخه یاسم

تو سینه ات انباشته از نفرت و من عشق

از عشق که با بود و نبودم به سپاسم

لبریز که از مهر و محبت دل و جانم

زیبایی عالم همه در هوش و حواسم

انسانم و دلبسته عقل و خرد خویش

هرگز که جز آزادی خدایی نشناسم

مهدی یعقوبی