۱۴۰۴ تیر ۱۱, چهارشنبه

این چه دینیست که خصم غزل و موسیقی ست مهدی یعقوبی (هیچ)

 


میروم تا که در میکده را باز کنم

نغمه ای در دل خاموشی شب ساز کنم

شهر دلمرده و ماتم زده ام را لبریز

از شراب و غزل حافظ شیراز کنم

۱۴۰۴ خرداد ۱۵, پنجشنبه

سرود اتحاد مهدی یعقوبی(هیچ)

 


هموطنان هموطنان اتحاد

شیر دلان شیر دلان اتحاد

غرش آزادی میهن به لب

رو که به ضحاک زمان اتحاد

۱۴۰۴ خرداد ۱۲, دوشنبه

ای صفای هر چه که راننده است مهدی یعقوبی(هیچ)

 



ای صفای هر چه که راننده است

کار و بارش با کلاج و دنده است

با همه ابری که آکنده دلش

پشت فرمان بر لبانش خنده است

نان به روی سفره اش نان حلال

زندگی را با شرافت زنده است

با خروش خشمگین در اعتصاب

۱۴۰۴ خرداد ۹, جمعه

من و تو زیر باران مهدی یعقوبی(هیچ)

 


من و تو نرم نرمک در خیابان زیر باران

سرت بر شانه ام زلفت پریشان زیر باران

شکوه قله سرسبز  و زیبای دماوند

در آغوش شقایقها نمایان زیر باران

سرانگشت لطیفت را به دستم می فشارم

تو میخندی به چشمانی درخشان زیر باران

۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۱, یکشنبه

خلیج تا ابد که فارس مهدی یعقوبی(هیچ)

 


خلیج تا ابد که فارس

به نزد ما که نام نیست

خلیج تا همیشه فارس

که واژه و کلام نیست