ما از شما جلادها بیزار بیزاریم
ما از شما ای گرگ های هار بیزاریم
از زندگی در زیر چتر نفرت و وحشت
پسمانده های فرقه ای خونخوار بیزاریم
ما از شما ای خصم مادرزاد آزادی
اعماق زندانهای تنگ و تار بیزاریم
از دین و آیینی که از آغاز تحمیلی ست
وز سنگسار و چوبه های دار بیزاریم
از جوخه های ضد شورش در خیابانها
وز آتش بی وقفه رگبار بیزاریم
از دیدن عمامه بر سرها که در هر سو
وز چهره های زشت و نفرت بار بیزاریم
از بی نهایت قتل و غارت ها که کردید
رعب و هراس و دم به دم کشتار بیزاریم
از خدعه و نیرنگ بر بالای منبرها
وز زوزه هاتان گله کفتار بیزاریم
از وعده های هیچ در هیچ و سراسر پوچ
وز رهبر خود خوانده مکار بیزاریم
ما از بهشت و حوری و غلمان که بعد از مرگ
ای جاکشان پست و بدکردار بیزاریم
از تن فروشی در میان کوچه های فقر
وز گورخوابی از سر اجبار بیزاریم
دین شما تنها که سرپوش جنایت هاست
از نامتان ننگ همه اعصار بیزاریم
مهدی یعقوبی(هیچ)