۱۴۰۱ اردیبهشت ۱۶, جمعه

فریاد که از اینهمه بیداد - مهدی یعقوبی

 



فریاد که از اینهمه سفاکی و بیداد

فریاد که از مشتی فرومایه و شیاد

در پرده مذهب چه جنایت که نکردید 

ایران همه از دست شما رفته که بر باد

قاموس شما واژه وجدان و شرف نیست

از غارت یک ملت محنت زده دلشاد

بی خانه و کاشانه و در گور بخوابیم

اما ز طلا مقبره ها گشته که آباد

در راس حکومت همگی فاسد و دزدند

زالو صفت و بی شرف از ریشه و بنیاد

کو خانه مجانی به ما وعده که دادید

یکسر همگی حیله گر و قاتل و جلاد

در گسترش جهل و خرافات بکوشید

یک عده قرمساق و دغل در همه ابعاد

لبخند که در مذهبتان جرم و گناهست

با ظلمت و تاریکی و گور و کفن همزاد

هر کس سخنی گفت زبانش که بریدید

با نام خدا پشت و پس مرتد و الحاد

هر وعده تان باد شکم بر سر منبر

در خدعه و دوز و کلک و حیله که استاد

جز چوبه دار و قفس و مرگ چه دارید

بنیاد شما گشته بنا بر سر اجساد

تاریخ که در خاطره خویش ندارد

مانند شما وحشی و خونخوار که در یاد

مهدی یعقوبی