۱۳۹۴ فروردین ۲۶, چهارشنبه

تا جاودان در قلبمی - مهدی یعقوبی(هیچ)


این شعر بصورت افقی و عمودی به یک شکل خوانده می شود













 شب تا سحر   چون بوی گل   عطر خوشش   در خانه ام
چون بوی گل    در سینه ام   مستم کند    جانانه ام
عطر خوشش مستم کند   پر می زنم    در آتشش
در خانه ام   جانانه ام   در آتشش   پروانه ام

در قعر شب   پر می دهد   در نورها   جان مرا  
پر میدهد    چون مرغکی   در اوج ها   با نغمه ها
در نورها   در آوج ها   مست و رها   پران  کند
جان مرا    با نغمه ها   پران کند   بی انتها

شیدای تو   من عاشقم   روحم تویی  آه ای گلم
من عاشقم   دیوانه ات   در چشممی   بر کاکلم
روحم تویی  در چشممی   در جان من   بنشسته ای
آه ای گلم    بر کاکلم   بنشسته ای   ای سنبلم

ای در دلم    خورشید ها    زیباترین   ای خوب من
خورشیدها    در جانمی    رویایمی   مطلوب من
زیباترین   رویایمی    در قلبمی    تا جاودان
ای خوب من    مطلوب من  تا جاودان   محبوب من
مهدی یعقوبی(هیچ)





۱۳۹۴ فروردین ۲۵, سه‌شنبه

به خودت جرئت تغییر بده




به خودت ای دل من جرئت تغییر بده
قدرت پر زدن از هر غل و زنجیر بده
تن و جان را بتکان یکسره از گرد و غبار
جرعه ای بر لب خود از می شبگیر بده
ترک ساحل کن و پا پهنه توفان بگذار
شعله ور سینه سپر بر تبر و تیر بده 
راه آزادی انسان به خطر گشته عجین
به رهش تن به دو صد تهمت و تکفیر بده
به جهان با همه بود و نبود عشق بورز
قلبها را به محبت همه تاثیر بده
چشمه عاطفه ها وه چه گل آلود شده است
هُرم دریا نفست را که تو تطهیر بده
در بهاران دلت بشکف و زیبایی را
در رگ و روح جهان فرصت تکثیر بده
زندگی چیست ؟ مگر جرئت اندیشیدن
گردنت خنده کنان تیغه شمشیر بده
بشکن قفل در ظلمت و تاریکی را
به  دلت نور سحر در شب دلگیر بده
به ره سرخ حقیقت سر افتاده برقص
مست و مستانه خودت را جگر شیر بده
سرنوشتت به جهان در کف پر قدرت توست
چرخش تازه به ارابه تقدیر بده

مهدی یعقوبی