با شمایم با شما ای شیخکان نابکار
روزه خوارم روزه خوارم روزه خوارم روزه خوار
من مسلمان نیستم ای قاتلان ایرانیم
بند بندم بگسلید هم میگسارم میگسار
با تجاوز دینتان در میهنم آغاز شد
ننگتان ای آیت الله های پشمالوی هار
کوچه کوچه روز و شب سنتورها را بشکنید
ای جنایتکارهای وحشی و عمامه دار
میدهید هر سو کران و بیکران فتوای مرگ
هر که از اسلام حرفی زد به هر شهر و دیار
من ندیدم هیچ جا حتی میان گرگها
اینچنین گردد یکی در قعر جنگل سنگسار
بدتر از تاتار ها در میهن من میکشید
گله گله یا علی گویان به هر سو کینه دار
آدمی در مذهب خونین تان پایین تنه است
از لجن ها آمدید از تخم جن و تخم مار
می زنند و توی زندانهایش سر میبُرند
شرممان بادا من و تو با سکوت مرگبار
میشود روزی شما را با همان عمامه ها
بر کشند ایرانیان ای جانیان بر روی دار