۱۳۹۶ شهریور ۲۹, چهارشنبه

باز که ای وای محرم شده ست





باز که ای وای محرم شده ست
ماه عزاداری و ماتم شده ست
در پی نذری که دوان هر کران
امت قحطی زده هر دم شده ست
سینه زنان ، تیغ کشان ، جاهلان
نعره شان عالم و آدم شده ست
پیر و جوان در پی گل مالی اند
روبه مکار معمم شده ست
رسم و ره و پیشه وحشیگری
کامل و بی نقص فراهم شده ست
زیر چنین نکبت و آوار یاس
پیکر ایران کهن خم شده ست
نسل جوان دل زده از هر چه دین
در پی شادی که دمادم شده است
مردم عاصی به سفر در شمال
چنگ و می و ساز که با هم شده ست
بر سر دارند که آزادگان
میهن دربند جهنم شده ست
نان به سر سفره مردم که نیست
چهره ملت که پر از غم شده ست
دختر ده ساله شده تن فروش
کاسه خون هر دل خرم شده ست
پر شده هر گوشه که عمامه دار
مذهب و دین در رگ ما سم شده ست
مشتی روانی همگی رهبرند
عقل و خرد از سر ما کم شده ست
بر اثر جهل و جنون در وطن
پایه آخوند که محکم شده ست

شعر مهدی یعقوبی(هیچ)




هیچ نظری موجود نیست: