۱۳۹۳ تیر ۲۲, یکشنبه

چه میشد زندگی میشد همه عشق


زنی مهربان و زحمتکش که سالها راهنما و همدم شوهر نابینای خود  در جاده ها و کوره راههای پر فراز و نشیب و کوهستانی کردستان است .
.

چه میشد این جهان میشد همه عشق
زمین و آسمان میشد همه عشق
نگاهها دوستت دارم سراسر
کران تا بیکران میشد همه عشق
نفسها عطر رویایی دل انگیز
وطن یک آشیان میشد همه عشق
به مثل رودهایی از شکوفه
به هر سویی روان میشد همه عشق
تمام لحظه ها رنگین کمانی
دل و ذرات جان میشد همه عشق
پر از احساس پرواز و پر از یاس
زبانها یک زبان میشد همه عشق

میان کهکشانی از گل سرخ
خدای مهربان میشد همه عشق
به شبها زیر چتر نور مهتاب
به لبها نغمه خوان میشد همه عشق
کلام اول و آخر محبت
شراب جاودان میشد همه عشق

مهدی یعقوبی